love19
می روم تا دوبار برویم
نمی دانم کی و از کجا خواهم رویید
نمی دانم آیا رویشی دوباره برایم خواهد بود
آیا خداوند بار دیگر بهار را به زمستان من خواهد آورد
نمی دانم فقط می روم
می روم تا دوبار برویم
نمی دانم کی و از کجا خواهم رویید
نمی دانم آیا رویشی دوباره برایم خواهد بود
آیا خداوند بار دیگر بهار را به زمستان من خواهد آورد
نمی دانم فقط می روم
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم، دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای رسیدن به نیاز خود دعا کنی؟ ... بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟...
چه روزهایی را می گزرانیم بی آن که بدانیم
بی آن که بفهمیم
از کوچه می گز ریم بی آنکه نگاهی به آن درخت خشکیده کنیم
که چرا آن همه شاخ و برگ زیبایش
به جای آنکه بالای سرش باشد
زیر پای من عابر لح می شود
از کوچه می گزریم بی آنکه نگاهی به آن دیوار ترک دار کنیم
که چرا آن دیواری که بارها تو را از باران گریزاند
حالا تک تک آجر هایش
به دست کودکان باشد
آری این چه رسم روزگاری است
هرکس که سالها برایمان زحمت می کشد
تا بادی بیاید ما از یادش می بریم
تو . . .
هیچ گاه نگاهت را فراموش نمی کنم
نگاهی سر شار از محبت و صمیمیت
صدایت در گوشم زمزمه می شود
و نگاهت در ذهنم مجسم
اما ...
من تو را می خواهم نه خیالت را .
اگر کیلید قلبی رو نداری قفلش نکن
اگر خداحافظی در راه است سلام نکن
دفتری که بسته شد دیگر بازش نکن
دلی که شکسته شد دیگر نازش نکن
تو که نیستی نمیبینی دارم این گوشه میپوسم
پای روی دردم نذاریدکه دارم نم نم میمیرم
جای دستای قشنگت دستای خاک رو میگیرم
رفتی و تنهام گذاشتی منو با یه آسمون غم
دل تنهام و غریبم داره این گوشه میمیره
ولی حتی وقت مردن داره سراغت رو میگیره
سکوت کوچه های تار جانم، گریه می خواهد
سکوت کوچه های تار جانم، گریه می خواهد
تمام بند بند استخوانم گریه می خواهد
بیا ای ابر باران زا، میان شعرهای من
که بغض آشنای ابر گریه می خواهد
بهاری کن مرا جانا، که من پابند پاییزیم
و آهنگ غزلهای جوانم گریه می خواهد
چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی
که حتی گریه های بی امانم، گریه می خواهد
تبریک
به تو تبریک میگم.که به تو باختم و
زیر پا له کردم دل خود ساختمو
به نو تبریک میگم.که دلم پیش تو بود
که تموم زندگیم توی اتیش تو بود
مگه چی خواستم ازت.به جز عاشق بودن
که چشام برای تو اینه ی دق بودن
بگو چی کم داشتم که بریدی از دلم
به کدوم مقصودت نرسیدی از دلم
به تو تبریک میگم که بیخودی
توی زرق و برق دنیا گم شدی
به تو تبریک میگم گم شدنو
گل گلخونه ی مردم شدنو
دلی غمگین تر از دل من هم مگه هست
تو نشون من بده دل غمگین اگه هست
تو صدای قلبمو نشنیدی ای وای
مردم از چشمای تو.دیگه از من چی می خوای
به تو تبریک میگم به تسلای دلم
که دل سنگیتو بذاری جای دلم
این منم از دنیا مونده و وامونده
این منم که هر چی داشت پای تو سوزونده